دانلود آهنگ , SMS , عکس توپ , نرم افزار , فیلم داغ , موبایل 2013 , دانلود عکس و اس ام اس

آهنگ های جدید و نایاب و موزیک ویدئو های جدید در نایس اس ام اس دانلود فیلم های داغ

دانلود آهنگ , SMS , عکس توپ , نرم افزار , فیلم داغ , موبایل 2013 , دانلود عکس و اس ام اس

آهنگ های جدید و نایاب و موزیک ویدئو های جدید در نایس اس ام اس دانلود فیلم های داغ

داستان زیبای “قدرت لبخند” | New Story 2011

داستان زیبای “قدرت لبخند” | New Story 2011 

www.Nice-Sms.iR 

 

 

 

در یکی از شهرهای اروپایی پیرمردی زندگی می کرد که تنها بود.

هیچکس نمی دانست که چرا او تنهاست و زن و فرزندی ندارد.

او دارای صورتی زشت و کریه المنظر بود.

شاید به خاطر همین خصوصیت هیچکس به سراغش نمی آمد

و از او وحشت داشتند ، کودکان از او دوری می جستند

و مردم از او کناره گیری می کردند.

قیافه ی زننده و زشت پیرمرد مانع از این بود که کسی او را دوست داشته باشد

و بتواند ساعتی او را تحمل نماید. علاوه بر این ، زشتی صورت پیرمرد باعث تغییر

اخلاق او نیز شده بود.او که همه را گریزان از خود می دید دچار نوعی ناراحتی روحی شد

که می توان آن را به مالیخولیا تشبیه نمود همانطور که دیگران از او می گریختند

او هم طاقت معاشرت با دیگران را نداشت

و با آنها پرخاشگری می نمود و مردم را از خود دور می کرد.


سالها این وضع ادامه یافت تا اینکه یک روز همسایگان جدیدی در نزدیکی پیرمرد سکنی گزیدند آنها خانواده ی خوشبختی بودند که دختر جوان و زیبایی داشتند.یک روز دخترک که از ماجرای پیرمرد آگاهی نداشت از کنار خانه ی او گذشت اتفاقا همزمان با عبور او از کنار خانه ، پیرمرد هم بیرون آمد و دیدگان دخترک با وی برخورد نمود. اما ناگهان اتفاق تازه ای رخ داد پیرمرد با کمال تعجب مشاهده کرد که دخترک بر خلاف سایر مردم با دیدن صورت او احساس انزجار نکرد و به جای اینکه متنفر شده و از آنجا بگریزد به او لبخند زد. 

 

●.●●..●● بقیه ی در ادامه ی مطلب ●.●●..●●

نظر یادتون نره دوستان گلم 

 

لبخند زیبای دخترک همچون گلی بر روی زشت پیرمرد نشست.آن دو بدون اینکه کلمه ای با هم سخن بگویند به دنبال کار خویش رفتند.همین لبخند دخترک در روحیه ی پیرمرد تاثیر بسزایی داشت . او هر روز انتظار دیدن او و لبخند زیبایش را می کشید.دخترک هر بار که پیرمرد را می دید ، شدت علاقه ی وی را به خویش در می یافت و با حرکات کودکانه ی خود سعی در جلب محبت او داشت.

 

چند ماهی این ماجرا ادامه داشت تا اینکه دخترک دیگر پیرمرد را ندید. یک روز پستچی نامه ای به منزل آنها آورد و پدر دخترک نامه را دریافت کرد. وصیت نامه ی پیرمرد همسایه بود که همه ی ثروتش را به دختر او بخشیده بود.
  

 

برچسب ها : behtarin dastane ha dastanahaye 90 dastane amozande dastane farvardin mah 90 dastane jadid dastane jaleb dastane kotah dastane kotahe jadid dastane pand amooz dastanhaye besiar ziba jadidtarin dastanahaye 90 radsms.com آخرین داستان های 90 بهترین داستان های جدید بهترین داستان های خرداد ماه بهترین سایت داستان بهترین و جدیدترین داستان ها جدیدترین داستان های 90 جدیدترین داستان های خرداد ماه 90 خرداد 90 خرداد ماه 90 داستان 90 داستان آموزنده “معنای آرامش” داستان آموزنده “چنگیز خان مغول و شاهین” داستان بسیار زیبا داستان بیل گیتس داستان خرداد ماه 90 داستان زیبای "قدرت لبخند" داستان های 90 داستان های آموزنده جدید داستان های آموزنده خرداد ماه 90 داستان های بسیار زیبا داستان های خرداد ماه 90 داستان های زیبای خرداد ماه 90 داستان های زیبای خواندنی داستان های پند آموز خرداد ماه 90 داستان های کوتاه جدید داستان های کوتاه خرداد ماه 90 داستان کوتاه اول خرداد ماه 90 داستان کوتاه جالب داستان کوتاه جدید داستان کوتاه خرداد ماه 90 داستان کوتاه خواندنی داستان کوتاه “کلاس درس ابوریحان” داستانک آموزنده داستانک آموزنده خرداد ماه 90 داستانک جالب داستانک جدید داستانک خرداد ماه 90 داستانک خیلی جدید داستانک زیبا داستنک خرداد ماه 90 راد اس ام اس سایت تخصصی داستان کوتاه سایت داستان سری جدید داستان های آموزنده مجموعه داستان های بسیار زیبا مجموعه کامل داستان های خرداد ماه90 وبلاگ داستان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد