قتل در حمایت از دختر 13ساله
روزنامه شرق نوشت: حکم قصاص زن میانسالی که مدعی است در دفاع از دخترش، پسر جوانی را به قتل رسانده توسط دیوان عالی کشور نقض شد و این زن یکبار دیگر پای میز محاکمه میرود.
زنی به نام پوران، دوم آبان سال ۸۸ با پلیس اردستان استان فارس تماس گرفت و گفت پسری ۲۵ ساله به نام بابک را با چاقو زده است. زمانی که پلیس در محل حاضر شد تکنیسینهای اورژانس نیز رسیده بودند اما از آنجایی که ضربه به قسمت حساس بدن مقتول برخورد کرده او در جا جان باخته بود.
ماموران پوران -زن ۴۵ساله -را بازداشت کردند و جسد بابک نیز به پزشکی قانونی منتقل شد.
متهم در بازجوییها به قتل بابک اعتراف کرد اما مدعی شد در دفاع از حریم خصوصی و دخترش این کار را کرده است.
پوران در بازجوییها گفت: بابک مدتها بود که زندگی ما را تحت تاثیر قرار داده بود. او با دخترم سحر رابطه برقرار کرده بود. سحر ۱۳ سال بیشتر نداشت و داشتن رابطه با جنس مخالف برای او خیلی زود بود. چند بار به دخترم تذکر دادم بهتر است این رابطه را تمام کند اما او میگفت، بابک او را دوست دارد و میخواهند با هم ازدواج کنند. من به دخترم توضیح دادم اگر بابک دوستش داشت به خواستگاریاش میآمد.
پوران ادامه داد: بعد از مدتی متوجه شدم سحر رابطهاش را با بابک قطع کرده است، زیرا بابک به او گفته نمیتواند به خواستگاریاش برود، فکر میکردم بابک دست از سر دخترم برداشته است اما مزاحمتهای او ادامه پیدا کرد و من و شوهرم تصمیم گرفتیم از او شکایت کنیم. یک هفته بیشتر از شکایتمان نگذشته بود که این اتفاق افتاد.
پوران در ادامه گفت: نمیدانم چرا دخترم سحر آنقدر به حرفهای بابک گوش میداد و ارتباطش را بعد از مدتی با او دوباره آغاز کرد. روز حادثه هم حضور بابک در خانه من باعث شد این قتل اتفاق بیفتد. چند دقیقه قبل از حادثه برای خرید بیرون رفته بودم، وقتی برگشتم دیدم بابک از دیوار خانه بیرون پرید، خیلی عصبی شدم و وقتی به خانه رفتم با دخترم تندی کردم. سحر گریه میکرد و آشفته بود، من خیلی ترسیده بودم، موضوع را تلفنی به شوهرم گفتم و از او خواستم به خانه بیاید. چند دقیقه بعد زنگ در زده شد و دخترم در را باز کرد. دوباره بابک بود، وارد خانه شد، سعی کردم مانعش شوم. به او گفتم نمیخواهم وارد خانهام شود. او سماجت میکرد و در را هل میداد، من هم با تمام زورم سعی میکردم در را ببندم. دست چپم را روی سینهاش گذاشتم و فشار دادم یکدفعه دیدم بابک غرق در خون روی زمین افتاد بلافاصله اورژانس و پلیس را خبر کردم.
متهم درباره اینکه چاقو را از کجا آورده بود، گفت: زمانی که بابک وارد خانه شد، من داشتم سبزی پاک میکردم و حواسم نبود چاقو به دست به سمت بابک رفتهام.
در جریان تحقیقات سحر -دختر پوران- نیز مورد بازجویی قرار گرفت تا در مورد رابطه خودش و بابک توضیح دهد. او گفت: چند ماه قبل از این حادثه بود که با بابک آشنا شدم. ما تلفنی با هم صحبت میکردیم و مادرم متوجه شده بود من با کسی رابطه دارم. از من خواست به این رابطه پایان دهم اما وقتی به بابک گفتم نمیخواهم با او دوست باشم، گفت عاشقم شده و بدون من میمیرد. ما برای هم نامههای عاشقانه مینوشتیم. بابک از من عکس هم گرفته بود تا وقتی کنار هم نیستیم دلش برای من تنگ نشود، اما حاضر نبود به خواستگاریام بیاید. من با فشار خانوادهام رابطهام را با بابک قطع کردم تا اینکه روز حادثه رسید. آن روز مادرم برای خرید بیرون رفت، آیفون خانه خراب بود و صدا نمیآمد، چند دقیقه بعد زنگ در خانه به صدا درآمد. به تصور اینکه مادرم است در را باز کردم و در راهپلهها دیدم بابک وارد خانه شده است، التماس کردم و از او خواستم خانه را ترک کند اما او قبول نکرد. من عکس و نامه دست بابک داشتم و میترسیدم کاری بکند. از من خواست با او رابطه داشته باشم و من هم از ترس و از سر اجبار قبول کردم، بعد به او گفتم برود، چون ممکن است هر لحظه مادرم بیاید. در شهر ما این اتفاق آبروریزی بزرگی بود. یکدفعه زنگ زده شد و بابک با سرعت از دیوار خانه بیرون پرید و مادرم او را دید و همان اتفاقاتی که مادرم گفته است رخ داد.
با تکمیل تحقیقات، پرونده به دادگاه کیفری استان فارس فرستاده شد و پوران تحت محاکمه قرار گرفت. بعد از اینکه کیفرخواست خوانده شد و اولیایدم درخواست قصاص را مطرح کردند، پوران برای دفاع از خود در جایگاه ایستاد و هر آنچه در بازجوییها گفته بود را دوباره تکرار کرد.
هیات قضات بعد از شور، دفاعیات پوران و وکیل مدافعش را موثر ندانستند و با اکثریت آرای، رای بر قصاص متهم صادر کردند. این رای مورد اعتراض پوران و وکیل مدافعش قرار گرفت.
وکیل پوران در لایحهاش به دیوان عالی کشور نوشت: باتوجه به اینکه پوران در زمان قتل به شدت ترسیده بود و نمیدانست چاقو در دست دارد و از آنجایی که بابک وارد حریم خانه پوران شده و چند دقیقه قبل از این حادثه به دختر پوران تعرض کرده بود و پزشکی قانونی نیز این موضوع را تایید کرده است، بنابراین پوران از حریم خصوصی و ناموساش دفاع کرده است؛ چرا که ممکن بود در صورت ورود دوباره بابک به خانه او باز هم به دختر این زن تعرض کند.
با ارسال پرونده به دیوانعالی کشور، قضات شعبه ۲۷ مسوول بررسی مجدد پرونده شدند و رای قصاص را نقض کردند. دیوانعالی کشور با این استدلال که پوران در زمان قتل دسترسی به پلیس نداشت و نمیتوانست فرار کند، دفاع مشروع این زن را درست دانست و پرونده را برای رسیدگی مجدد به شعبه همعرض دادگاه کیفری استان فارس فرستاد.