ولی بازم با پای فشاری های خودم وعلاقه ای که به موسیقی داشتم سر از کار باز نزدم و هرگز پشیمون از ادامه راه نشدم. وبه این کار ادامه دادم. و خوب الان چند سالی هست که دیگه این کارو به صورت حرفه ای دنبال میکنم و اصولا تمام وقتم رو صرف این کار میکنم تا بتونم بهترین کار با کیفیت عالی بیرون بدم و به هیچ عنوان کارم رو سطحی دنبال نمیکنم.
بیشتر موزیک های خارجی گوش میدیم علاقه زیادی هم به مصاحبه کردن ندارم. دوست آروم و بی سرو صدا بیام بالا برخلاف دیگران خصوصیات اخلاقی من یا همیشه خیلی آروم هستم یا خیلی شوخی میکنم. با هرکسی نمی تونم بسازم خیلی حساس هستم.
آلبومهای مرتضی پاشایی
یکی
هست: نخستین آلبوم مرتضی پاشایی که در سال ۱۳۹۱ منتشر شد. این آلبوم دارای
۱۲ قطعه است. ترانه سراهای این آلبوم، مهرزاد امیر خانی و علی بحرینی
هستند. آهنگسازی این آلبوم را خود مرتضی پاشایی انجام داده و کار تنظیم را
نیز مرتضی پاشایی و میلاد ترابی انجام دادهاند.
تک آهنگهای مرتضی پاشایی
-بغض
(تقدیم به بنیامین بهادری) - روز برفی (همراه با محمدرضا گلزار) -ادعای
عشق (نسخه غیر رسمی) - عصر پاییزی - جاده یک طرفه - نفس - به گوشت میرسه -
بزار بگم - چند روز - چشمای من - چطور دلت اومد - دل من دل تو - دروغ دوست
داشتنی - عشق من - گریه کن - ماه من - من و ببخش - مثل شیشه - میخوام بگم -
میمیرم - تقصیر - تو فکرتم - تو راست میگی - یادته - یکی هست - زیادی -
شاید بپرسی -ستایش -گل بیتا -روتو برگردون -حالا اومدی -تورفتی -گل اطلسی
-بزار بگم -ماه من -قسم -آدم کش -ادم آهنی
غم موجود در آهنگها
به
نظرم فضای کاری من، غمگین نیست، بلکه عاشقانه و احساسی است و من این فضا
را دوست دارم. غم و شادی، حسی است که در همه آدمها وجود دارد و همه آن را
تجربه میکنند. همه آنهایی که به ظاهر خوشحال و شاد هستند، در خلوتشان
جایی برای فضای احساسی دارند. آن خلوت برای من مهم بود و دوست داشتم به آن
راه پیدا کنم.
خودم هم بیشتر
آهنگهای آرام و احساسی را دوست دارم. اما همه نوع موسیقی گوش میدهم. چون
به تنظیم و آهنگسازی علاقه داشتم، همه نوع موسیقی که خوب بود را گوش
میکردم تا فضای ذهنیام باز باشد و حتی الهام بگیرم و جلوی بروز خلاقیت من
گرفته نشود.
همه چیز راجع به بیماری مرتضی پاشایی از زبان خودش
*
مرتضی! در ماههای گذشته به قدری در مورد تو صحبت و روایتهای مختلفی
منتشر شده که همه دچار یک سردرگمی پیچیده در مورد احوالات جسمی تو شدهاند.
لطفاً یک بار برای همیشه درباره این صحبتها و بیماری و مشکلات جسمیات
شفاف و صریح حرف بزن؟
همه آدمها در زندگیشان دچار برخی اتفاقات
و مشکلات میشوند. خبر بیماریام به یکباره به من داده شد، ولی این موضوع
آنقدرها هم تلخ و مهم نبود که خیلیها حتی ماجرای فوت من را هم پیش
کشیدند!
* خُب این بیماری تا چه حد جدی و خطرناک بود؟
من آدمی هستم که در هر شرایطی سعی میکنم از زندگی لذت ببرم. هر مشکلی هر چقدر هم که بزرگ و سخت باشد، حل شدناش دست خود آدمهاست.
*
خُب بعد از اینکه فهمیدی مشکل جسمیات جدی است، چه تغییری در زندگیات رخ
داد؟ نگاهت به دنیا و زندگی تغییر کرد؟ هدفگذاریات برای آیندهات چطور؟
ببین
من دچار یک بیماری شده بودم که باید دوران نقاهتاش را پشت سر میگذراندم.
تحت نظر بودم و هیچ تغییری در زندگی من رخ نداد. زندگی من طوری است که
همیشه سعی دارم آن را به بهترین شکل بگذرانم. انرژیای که در این مدت از
طرف هوادارانم به سمتام آمد، باعث شد خیلی روحیه بگیرم. اگر آنها نبودند،
باور کنید خودم را میباختم. فقط به عشق هوادارانم مبارزه میکنم. همهچیز
هم تحت کنترل است. خدا را شکر میکنم بابت این اتفاق و تغییر که باعث شد از
این به بعد حواسم به خودم و و ضعیت سلامتیام باشد.
* این ماجرا تغییری در رویه کاریات بهوجود آورد؟
نه.
من تور کنسرتهایم را داشتم و مراحل درمانیام را در این مدت طی کردم.
دکترها هم وقتی میدیدند که تا این حد انرژی دارم، کارشان را بهتر پیش
میبردند. همزمان روی آلبوم هم زوم کرده بودم. قرار بود تابستان منتشر شود
که حتماً این اتفاق خواهد افتاد. منظورم این است که بیماری اصلاً باعث نشده
از کارهایم عقب بیفتم.
* در مورد آینده چه فکری داری؟ در هر شرایطی باز هم قرار است از زندگیات لذت ببری و در پی آرزوهایت باشی؟
ما
ایرانیها عادت داریم به شایعات دامن بزنیم. من کنسرتهایم را دارم و
آلبومم را هم با قدرت منتشر میکنم. عمر دست خداست. من همهچیزم را از خدا
دارم و باقی را هم به خودش سپردهام. ولی باز هم تأکید میکنم. لطف
طرفدارانم را در این اوضاع مساعد روحی و جسمیام هرگز از یاد نمیبرم. آنها
باعث شدند که بتوانم سرپا بایستم.
پدر و مادر از ویژگیهای مرتضی میگویند
پدر:
ازبچگی یک حالت فرماندهی نسبت به بچههای دیگر داشت، اما همه بچهها را
دوست داشت و هیچوقت هیچ کسی را نمیرنجاند. شیطنت داشت اما مردم آزار نبود.
من همیشه مرتضی را با چهار ویژگی یاد میکنم: «مهربان» و «ساده»، در عین حال «با شکوه» و «خارقالعاده».
مادر:
مرتضی از کودکی دو ویژگی مهم داشت. یکی همان صبوریاش بود و دیگری عاقل
بودنش. هیچ وقت، کاری را بیدلیل انجام نمیداد. الان هم همینطور است.
مادر:
مرتضی همیشه برای کمک به نیازمندان پیش قدم میشود و هر وقت من پیشنهادی
در این زمینه میدهم، استقبال میکند. من به عنوان مادر افتخار میکنم که
فرزندم در مسیری درست گام برداشته، و در این مسیر سالم زندگی میکند و من
از این بابت بسیار خوشحالم.
پدر:
وقتی این کسالت برای مرتضی پیش آمد، از صمیم قلب برایش نوشتم: پسرم؛ من به
وجودت افتخار میکنم، نه فقط برای هنرمند بودنت، که به خاطر شرافت،
انسانیت، محبت و وفای تو.
پدر:
در ابتدا من و مادرش شوکه شده و بسیار ناراحت شدیم، چرا که وابستگی ما به
بچهها خیلی زیاد است و شاید این وابستگی شدید، یکی از نقطه ضعفهای ما
باشد. این ماجرا خیلی ما را آزار داد، اما با روحیهای که از مرتضی دیدیم،
انگار نه انگار که بیماری وجود داشته، کمی دل گرم شدیم. من هیچ بیماری را
ندیدم که اینقدر روحیه داشته باشد که اصلا گویی اتفاقی نیفتاده است. حتی
گاهی مرتضی مرا را دلداری میداد.
مادر: مسلما ماجرای بیماری خیلی ناراحتکننده بود و فقط یاد خدا دلم را آرام میکرد.
«مرتضی پاشایی» درگذشت
«مرتضی
پاشایی» خواننده جوان موسیقی پاپ کشورمان پس از مدتها مبارزه با بیماری
مهلک سرطان در تاریخ بیست و سوم آبان 1393 دارفانی را وداع گفت. / ( روحش
شاد)
مهدی کُرد: خطر رفع شده و “مرتضی پاشایی” در سلامت کامل است
آخرین اخبار از وضعیت جسمانی مرتضی پاشایی در بیمارستان از زبان خودش
●.●●..●● بقیه در ادامه ی مطلب ●.●●..●●
کسب در آمد از اینترنت ( کلیک کنید )
ادامه مطلب ...کناره گیری بهترین سرمربی جهان از فوتبال
●.●●..●● بقیه در ادامه ی مطلب ●.●●..●●
آخرین وضعیت پرسپولیسی ها در نقل و انتقالات؛ پنج قرارداد در آستانه باطل شدن
www.Nice-Sms.iR
5 بازیکن پرسپولیس به احتمال قریب به یقین در پایان فصل از این تیم جدا خواهند شد.
جام ورزشی؛ از قرارداد کریم انصاریفرد هنوز دو سال دیگر مانده اما این قراردادی نیست که او را ملزم کند به ماندن. همه موارد قید شده در قرارداد انصاریفرد مشروط است و مهمتر از همه این مورد که «او هر زمانی از فصل که بخواهد، میتواند بدون رضایتنامه پرسپولیس را ترک کند». این شرط البته فقط در صورت لژیونر شدن انصاریفرد قابل اجرا است که با توجه به عملکرد ضعیف این بازیکن در فصل جاری لیگ، بعید است پیشنهادهای او از جایی دورتر از همین کشورهای حوزه خلیجفارس به باشگاه پست شود. این شاید همان ریسمانی است که میتواند این آقای گل گلنزن را برای پرسپولیس نگه دارد.
از این قراردادهای مشروط، غلامرضا رضایی و حسین ماهینی هم دارند که نیازی به بازخوانی آن نیست چون هر دو قرار است فصل سیزدهم را هم با پرسپولیس بگذرانند.
همچنین هادی نوروزی، محمدرضا خانزاده، رضا حقیقی، افشین اسماعیلزاده، فرشاد احمدزاده، حسین کنعانی، سعید قدمی، رضا محمدی، روحالله سیفاللهی و امیر عابدزاده دو سال از قراردادهایشان باقی مانده و محمد قاضی، امیرحسین فشنگچی، میثم نقیزاده، مهرزاد معدنچی و عادل کلاهکج قرارداد یکساله دارند اما قرار نیست همچنان با پرسپولیس بمانند.
نوروزی بدون شک از پرسپولیس فصل بعد سهمی نخواهد داشت - اگر یحیی سرمربی بماند - و قاضی هم که چیزی بهتر از نیمکتنشینی عایدش نشده منتظر آخر فصل است و روزی که رضایتنامهاش را بگیرد و برود. معدنچی، کلاهکج و اسماعیلزاده هم از همین حالا از تفکرات فنی سرمربی کنار گذاشته شدهاند و هیچ اتفاقی ادامه حضور آنها در پرسپولیس را باعث نخواهد شد.
●.●●..●● بقیه در ادامه ی مطلب ●.●●..●●
مجیدی؛ نماینده نسل بازیکنان درحال انقراض
بی تردید فرهاد مجیدی در حال حاضر محبوب ترین بازیکن استقلال است، بازیکنی که در آستانه 37 سالگی هم مهره ای موثر و کارآمد برای استقلال محسوب می شود و بی گمان اگر از ابتدای فصل در این تیم حاضر بود، باتوجه به میانگین آماری گل های زده اش می توانست حداقل بهترین گلزن تیمش باشد. اما محبوبیت فرهاد مقوله ای فراتر از تاثیرگذاری او در میدان است. در بدترین بازی هایش (که البته در سال های اخیر به ندرت دیده شده) هم هرگز مورد انتقاد سکوها قرار نمی گیرد و چنان عملکردی داشته که به محض ورودش به زمین ، امید اکثر هواداران سکونشین و همچنین استقلالی های پای صفحه جادویی برای گلزنی تیم محبوبشان چند برابر می شود. راستی دلیل محبوبیت فرهاد مجیدی تا این حد چیست؟
ازطرف دیگر شور و اشتیاقی را که در بازی فرهاد مجیدی در این سن و سال می بینیم، درخیلی از بازیکنانی که بین 7 تا 10 سال از او کوچکتر هم هستند، نمی توانیم پیدا کنیم. اکثر بازیکنان شاخص فعلی فوتبال ما به نوعی بازی می کنند که تصور ادامه حضورشان تا 35 سالگی در میدان عملا غیرممکن به نظر می رسد. گویی آمده اند مثل کارمندانی که علاقه ای به شغل خود نداشته و فقط برای غم نان پشت میز نشسته اند، پولی به جیب زده و بار زندگی خود را ببندند و بروند. نه این که فرهاد مجانی بازی می کند ، نه او خوب پول می گیرد و شاید بیشتر از خیلی ها هم بگیرد ولی با هر حرکتش در میدان می توان دریافت که او عاشق فوتبال است و نه برای پول بلکه برای خود توپ است که دنبال آن می دود و همین عشق به فوتبال به راحتی هرچه تمامتر امواجش روی سکوها دریافت می شود. حاصلش هم محبوبیت فراوان اوست و موج مثبتی که برای تماشاگران می فرستد و بازخورد مثبت تر را از آنها دریافت می کند. حیف که نسل مجیدی ها و کریمی ها در فوتبال ایرانی درحال انقراض است، حیف!
●.●●..●● بقیه در ادامه ی مطلب ●.●●..●●
15 دردی که درمان خانگی دارند!
●.●●..●● بقیه در ادامه ی مطلب ●.●●..●●
چگونه فیس بوک از دختران «حیا» را میگیرد
تهران پرس»- فیس بوک شبکه ای اجتماعی است که در چند سال اخیر با عنوان نوسازی رسانه و با حربه های تبلیغاتی گسترده توانسته در میان ایرانیان طرفداران فراوانی را به دست بیاورد و سیاست گذاران و موسسان این سایت اهداف گسترده سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را از تاسیس آن دنبال می کردند که نمونه ای از اهداف سیاسی آن را در حوادث پس از انتخابات سال 88 در ایران مشاهده کردیم که اطلاعیه بیشتر نا آرامی ها به سرعت با منتشر شدن در فیس بوک به تمامی حلقه های فتنه در تهران و دیگر شهر ها ارسال می شد .
با تمام این تفاسیر گویا این شبکه اجتماعی با فروکش کردن آتش فتنه سیاسی در ایران وارد فضای جدیدی شده که هدف آن به نابودی کشیدن فرهنگ حیا و حجاب در ایران است پروژه ای که غربی ها از ابتدای انقلاب و قانونی شدن مسئله حجاب در ایران به دنبال تحقق ان بودند زیرا بر اساس تفکر نظریه پردازان صهیونیزم جهانی برای گرفتن عزت و ایستادگی زن ایرانی ابتدا باید حیا و عفت را از ان دور کرد .
همین امر منجر به این گردید تا مدیران شبکه اجتماعی فیس بوک با به راه انداختن مسابقات اینترنتی نظیر (دختر شایسته ایرانی ) کاربران این سایت را برآن دارند تا با قرار دادن عکس های شخصی خود در صفحه های عمومی با عناوین مختلف ؛حیا را برای دختر ایرانی قبح شکنی کنند و پس از آن بسیاری از کاربران فیس بوک با قرار دادن عکس های خصوصی و خانوادگی خود در انظار عمومی به حریم شکنی پرداختند ؛ تا جایی که در برخی از این موارد شما عکس هایی از دوستان و همکاران خود می بینید که برایتان باور کردنی نیست.
نکته اولی که هر شخص هنگام رویارو شدن با صفحه فیس بوک برایش جالب جلوه می کند ثبت نام رایگان کاربران در این شبکه اتماعی گسترده است که حکایت از قصد و نیت اصلی دست اندر کاران فیس بوک برای راه اندازی این شبکه داشتند می دهد ، تشویق نیروی های اجتماعی برای حضور در این شبکه برای دوست یابی از دیگر حربه های گردانندگان فیس بوک است اما خطر اصلی که این روز ها فضای فرهنگی کشور را در امور بانوان تهدید می کند پروژه حیازدایی از زنان و دختران ایرانی است.
رقابت دختران ایرانی در به روز کردن آلبوم های شخصی خود از عکس های متنوع برهنه و نیمه برهنه فیس بوک را به محلی برای تبلیغ مدهای خیابانی و آرایش های جدید در میان ایرانیان تبدیل کرده است که با توجه به عادی شدن این امر در میان زنان دختران دیگر بحثی از حیا در میان این کاربران به میان نمی آید و دردآور تر از همه این است که کاربران با کمال افتخار از تیب و وضعیت ظاهری خود حرف می زنند و عکس های نیمه عریان خود را با دیگر کاربران به اشتراک می گذارند!
ایجاد فضای غیر متعارف در این شبکه اجتماعی حتی با وجود قیلتر بودن این سایت باعث گروییدن روز افزون دختران و پسرانی به آن می شود که برای خودنمایی و فرار از تنهایی به هر وسیله ای چنگ می اندازند .
حتما می دانید که پس از عضویت در این سایت، تمام مخاطبان و کاربران فعال در آن می توانند به راحتی به نمایه شما دسترسی پیدا کنند و این اجازه را سایت و البته "خود شما” به دیگر کاربران داده اید که به راحتی شما را شناسایی کرده و در صورت لزوم به شما درخواست دوستی بدهند؛ اما نکته ای که واضح و مبرهن می باشد این است که پس از ورود به نمایه شخص دیگری اعم از دختر و پسر یا مرد و زن، شما عکس اصلی نمایه وی را مشاهده می کنید و تنها در بخش "عکس ها” یا همان "آلبوم عکس ها” کاربر می تواند دیگر تصاویر مربوط به خود را از دید شما پنهان کرده و آنها را تنها برای دوستان یا برخی از آنها به نمایش بگذارد.
اما بسیاری از کاربران ایرانی، (مخصوصا خانم ها) فیس بوک در بخش انتخاب "عکس نمایه خود” عکسی بد پوشش و بی حجاب را انتخاب می کنند که این موضوع نگران کننده است؛ کافی است شما نام یکی از همکاران، همکلاسی ها، هم دانشگاهی ها، هم محله ای ها و … را که احساس می کنید در این سایت عضو است را پس از عضویت در این سایت جستجو کنید، که در اغلب موارد در صورت عضویت این افراد، با عکس های "عجیبی” مواجه می شوید که باعث تاسف و ناراحتی شما می شود.
سوال اینجاست که چرا باید برخی از مردم کشورمان در مواجهه با این پدیده به این شکل منفعلانه برخورد کرده و به راحتی استحاله شوند؟ البته تمام کسانی که عکس های بد پوشش را در این سایت قرار می دهند جاهل مقصر نیستند و در حقیقت این موضوع را به عنوان یک عرف قبول کرده و باورشان شده که تنها در یک "اتاق خصوصی” که دوستان هم جنسشان آنها را می بینند مشغول زندگی روزمره خود هستند؛ و نا گفته نماند کسانی هم هستند که با اغراض فرهنگی و اجتماعی اقدام به این کار می کنند.
اما تمام ماجرا به "عکس نمایه” ختم نمی شود! در قسمت "آلبوم عکس ها” نیز بسیاری از کاربران فیس بوک با قرار دادن عکس های خصوصی و خانوادگی خود در انظار عمومی به حریم شکنی می پردازند؛ طوری که به نظر می رسد برایشان "عرفی موجه” شده است؛ در برخی از این موارد شما عکس های خانوادگی دوستان و همکاران خود را با پوششی متفاوت و البته نامناسب می بینید که برایتان باور کردنی نیست.
به طور کلی هرزه پردازی یکی از ابزارهای قدرتمند جنگ علیه خانواده است که قلب، روح و وجدان زنان و مردان جوامع مختلف از غرب گرفته تا شرق را هدف قرار داده است. در دنیای ارتباطات دست یابی به محتواهای جنسی به راحتی از طریق تلوزیون، فیلم ها، کانال ها و سایت های اینترنتی مقدور شده است. به بیان دیگر با ظهور اینترنت و تلوزیون های ماهواره ای تمامی جوامع جهان هدف یک تهاجم هرزه پردازانه قرار گرفته که نتایج این هجمه روانشناختی و جامعه شناختی با توجه به آمارهای مربوط به «خانواده» در کشورهای مختلف با گذر زمان بیش از پیش آشکار می شود.
اصرار بر دم غنیمت شماری خودخواهانه برای لذت جویی به هر قیمتی، شاکله درونی و ذات پورنوگرافی را تشکیل می دهد، هرزه پردازی افکار معتقدین به نجابت و عفت و پاکی و مسئولیت اخلاقی در برابر خداوند را به مسخره می گیرد و زنان و مردان و کودکان را استثمار کرده جایگاه انسانی آنها را فروکاهیده و شرافت و حقوق آنها را چپاول می کند. هرزه پردازی تحقیر و تنزل احساسات و کنش های طبیعی جنسی انسان به یک پدیده شدیدا اعتیادآور، مخرب، اخلاق زدا، فساد آور و مهلک است که با فرصت طلبی عوامل فعال در پیاده سازی بخش اجتماعی نظم نوین شیطانی سامان داده شده تا راه زندگی اخلاقی و نجیبانه بر انسان عصر ارتباطات و رسانه بسته شود.
تصویری که هرزه پردازی در ذهن جوانان مذکر از جنس مونث می آفریند بسیار تحقیرآمیز است به طوری که تمامی وجود انسانی و تن دختران و زنان را در اذهان نوجوانان پسر در حد یک شئ که نسبتی با احترام و عواطف ندارد پایین می آورد و دقیقا به وجود آمدن رقابت بزک کردن دختران در فیسبوک برای جلب توجه نتیجه اش چیزی جز به وجود آمدن روحیه حقارت در آنان نیست و در نتیجه امکان ایجاد رابطه طبیعی حاوی نگاه انسانی و محترمانه بین دو جنس از بین رفته و زمینه ارتکاب به تجاوز و تعدی جنسی فراهم شود.
●.●●..●● بقیه در ادامه ی مطلب ●.●●..●●
پایان شوم ارتباط شیطانی زن جوان با پسر عمو
عشق پنهانی زن جوان به پسرعموی ۱۹ سالهاش با قتل شوهرش فاش شد.
به گزارش جنوب نیوز، قانون نوشت: ساعت ۶ و ۴۰ دقیقه صبح ۱۲ اسفند سال گذشته مأموران کلانتری ۱۸ قرچک ورامین در جریان کشف جسدی در خیابان شهید رجایی قرار گرفتند. با حضور مأموران کلانتری در محل مشخص شد که جسد متعلق به مردی حدودا 31 ساله با شلوار مشکی، تی شرت قرمز و کاپشن قهوهای بوده که در داخل یک دستگاه خودرو وانت، در حالیکه تمامی درهای خودرو باز بوده، کشف شده است. بلافاصله موضوع به پلیس آگاهی شهرستان ورامین و قاضی کشیک دادگاه عمومی بخش قرچک اعلام و با حضور تیم جنایی پلیس آگاهی و قاضی فتاحی، رئیس شعبه ۱۰۲ دادگاه عمومی بخش قرچک، پرونده برای رسیدگی تخصصی در اختیار کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی ورامین قرار گرفت. با انتقال جسد به پزشکی قانونی و اعلام نظریه معاینه جسد، وجود آثاری ناشی از اصابت ضربه جسم سخت به ناحیه سر و همچنین انسداد مجاری تنفسی تأیید و پرونده در ادامه رسیدگی، با موضوع «قتل عمد» در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی ورامین قرار گرفت.
همزمان با شناسایی مقتول به نام بهمن ۳۱ ساله، برادر وی به پلیس آگاهی ورامین مراجعه و در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: صبح روز ۱۲ اسفند وقتی به محل کار خود رسیدم، همسر برادرم با من تماس گرفت و عنوان کرد که بهمن از دیشب برای بردن بار از خانه خارج شده اما هنوز برنگشته است. من هم بلافاصله با گوشی تلفن همراه برادر بزرگترم تماس گرفتم ولی خاموش بود تا اینکه برادر بزرگترم با من تماس گرفت و عنوان داشت که از پلیس آگاهی ورامین با او تماس گرفتهاند. کارآگاهان پلیس آگاهی ورامین در ادامه به تحقیق از همسر مقتول به نام «طاهره» ۳۰ ساله پرداختند.
وی در اظهارات اولیه خود به کارآگاهان گفت: ۱۱ اسفند همراه همسرم در منطقه بازار تهران بودم که متوجه شدم بهمن تلفنی در حال صحبت کردن با شخصی است و قصد دارد تا برای او، باری را جابهجا کند. ساعت ۹ شب، بهمن با خودروی پیکان وانتش که با آن کار میکرد، از خانه خارج شد و دیگر به خانه بازنگشت.
حدود ساعت 2 بامداد با تلفن همراهش تماس گرفتم اما گوشی خاموش بود تا سرانجام فردای آن روز به من خبر دادند که جسدش در ورامین کشف شده است. کارآگاهان پلیس آگاهی ورامین در ادامه متوجه شدند که مقتول با هیچ فردی مشکل شخصی یا دشمنی نداشته و اعضای خانوادهاش نیز قادر به معرفی فرد مشخصی نیستند. با به دست آمدن برخی شواهد و دلایل که نشان از وجود تناقضات در اظهارات اولیه همسر مقتول داشت، بلافاصله تحقیقات فنی از همسر مقتول در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی ورامین قرار گرفت و او نیز به ناچار لب به اعتراف گشود و در اولین اظهارات خود به کارآگاهان گفت: روز اول که در پلیس آگاهی حاضر شدم دروغ گفتم که همسرم برای باربری به خارج از منزل رفته، در صورتیکه بهمن در خانه بود.
طاهره در ادامه اعترافات خود با معرفی پسرعمویش به عنوان عامل جنایت به کارآگاهان گفت: از حدود یک سال پیش، من با پسرعمویم به نام حسام به صورت تلفنی در ارتباط هستم و قصد داشتم تا با جدا شدن از همسرم با او ازدواج کنم. ابتدا همه چیز با پیامکهای تلفنی شروع شد و کم کم پیامکها زیاد شد و به تماسهای تلفنی رسید. به مرور زمان علاقهای بین ما ایجاد، بهگونهای که به همدیگر وابسته شدیم. حدودا ۵ الی ۶ ماه پیش، من و حسام تصمیم گرفتیم تا بهمن را از زندگی خود خارج کنیم تا سرانجام ۱۱ اسفنداقدام به کشتن بهمن کردیم.
زن جوان در خصوص نحوه قتل همسرش به کارآگاهان گفت: موقع شام من یک بسته قرص خواب آور داخل دوغ ریخته و به بهمن دادم و او نیز پس از خوردن شام خوابید. منتظر حسام ماندم تا او نیز به خانه آمد. حسام گفت که یک وسیله سنگین برایش بیاورم و من نیز یک کاسه مسی به او دادم و او نیز چند ضربه به سر بهمن زد. ناگهان شوهرم از خواب بیدار شد در همین زمان حسام روی سینهاش افتاد و با دو دستش او را خفه کرد. نزدیکیهای صبح بود که جسد بهمن را به داخل آسانسور برده و با کمک یکدیگر، جسد را در پشت وانت پیکان همسرم گذاشته و به خارج از تهران منتقل کردیم. جسد را در کنار یک انبار در نزدیکی پلیس راه قرچک ورامین به همراه ماشین رها کرده و با ماشین کرایه به خانه بازگشتیم. با توجه به اعترافات طاهره، محل سکونت حسام نیز در شهرستان نور شناسایی شد و کارآگاهان پلیس آگاهی ورامین با نیابت قضایی به این شهرستان اعزام و ۲۱ اسفند موفق به دستگیری حسام ۱۹ ساله شدند.
حسام نیز پس از انتقال به پلیس آگاهی ورامین به ارتکاب جنایت اعتراف کرد. سرهنگ کارآگاه آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام خبر کشف این پرونده از سوی کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی ورامین گفت: با توجه به اعترافات صریح متهم در خصوص ارتکاب جنایت در محل سکونت مقتول واقع در خیابان فداییان اسلام، پرونده به همراه متهمان در اختیار دادسرای امور جنایی تهران قرار گرفت و به دستور قاضی قریشیزاده، بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی هر دو متهم با قرار بازداشت موقت و برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتند.
●.●●..●● بقیه در ادامه ی مطلب ●.●●..●●